هدف و هدف گذاری

چرا به اهداف خود نمی رسید؟

0

چرا به اهداف خود نمی رسید؟

بسیاری از کارآفرینان دوست دارند نه تنها در تجارت و کسب و کار بلکه در زندگی شخصی نیز موفق باشند. برای داشتن یک کسب و کار موفق به مهارت، فداکاری و تمرکز نیاز است. برای داشتن تناسب اندام و زندگی سالم نیز به همین ویژگی ها نیاز است.

متاسفانه بسیاری به این نتیجه می‌رسند که داشتن یک زندگی سالم و در عین حال موفقیت در کسب و کار به سادگی داشتن یک رژیم غذایی و برنامه تمرینی نیست.

همانطور که موفقیت در کسب و کار نیازمند پشتکار در کار و تمرکز روی جزئیات است، دستیابی به تناسب اندام و سلامتی نیز به پشتکار و تمرکز نیاز دارد.

اگر در حال حاضر در رسیدن به اهداف تجاری و سلامتی دچار مشکل شده‌اید، در اینجا پنج دلیل برای آن وجود دارد.

  1. شما خوره اطلاعات هستید.

    خواندن نکته های بازاریابی یکی بعد از دیگری، بدون عمل کردن کمکی به پیشرفت کسب و کار نخواهد کرد.

    خواندن کتاب های تمرینی یکی بعد از دیگری بدون تمرین کردن بلا استفاده است.

    تحقیق در مورد رژیم غذایی یکی بعد از دیگری و بدون عمل به آنها بیهوده است.

    به دنبال اطلاعات بیشتر بودن به تعویق انداختن تغییر است. زمانی که با انبوهی از گزینه ها مواجه هستیم احتمال تصمیم گیری و عمل کردن پایین می‌آید. این یک مثال کلاسیک از وفور اطلاعات است که منجر به درماندگی در تصمیم گیری می‌شود.

    شما هیچ وقت احساس آماده بودن نخواهید کرد. در همین سطحی که هستید و با همین اطلاعاتی که دارید شروع به کار کنید و به مرور زمان که جلو می‌روید تغییرات و اصلاحات لازم را اعمال کنید.

  2. آدمهای اشتباه را به محیط خود راه می‌دهید.

    شما برآیندی از محیط خود هستید. محیط شما نقش محوری در تعیین نتیجه اهداف شما دارد.

    اگر اطراف خود را از آدمهای غیر عملگرا و بدبین پر کنید، منتظر باشید تا ذهنیت شما نیز مانند آنها شود. وقتی این قبیل افراد در اطراف شما حضور داشته باشند رسیدن به اهداف خود در کسب و کار و سلامتی نیز مشکل‌تر می‌شود.

    اگر می‌خواهید به اهداف خود برسید باید از افراد منفی فاصله بگیرید. زمان خود را به آدم‌هایی اختصاص دهید که شما را بالا کشیده و به شما انگیزه می‌دهند تا انسان بهتری شوید.

    جیم ران می‌گوید: “هر شخصی میانگینی از پنج فردی است که با آنها ارتباط دائمی دارد.”

  3. اجازه می‌دهید شبکه‌های اجتماعی شما را وادار به مقایسه کنند.

    وارد فیسبوک می‌شوید و کسی را می‌بینید که نتایج کاهش وزن خود را منتشر کرده است یا دوستی را می‌بینید که نشانه‌هایی از موفقیت چشمگیر خود در کسب و کار را به اشتراک گذاشته است. شبکه‌های اجتماعی هم مزیت دنیای بسیار مرتبط امروزی هستند و هم نفرین آن. در عین حال که الهام بخش هستند، اما اگر شروع به مقایسه کنید می‌توانند شما را تضعیف و نا امید کنند.

    این احتمال وجود دارد که زندگی خود را با دیگران مقایسه کنید اما کارهایی که آنها انجام داده‌اند را انجام ندهید. هر کدام از مسیرهایی که ما می‌رویم مختص ما بوده و جداول زمانی خاص خود را دارند.

    افتادن در بازی مقایسه این خطر دارد که فقط نتیجه نهایی کارهای یک شخص را ببینیم و به مسیری که آنها پیموده‌اند توجه نکنیم. شما باید اهدافی را انتخاب کنید که خاص شما هستند و روی مسیر خودتان تمرکز کنید.

  4. بازی صبر کردن را بازی می‌کنید.

    فقط یک چیز در زندگی تضمین شده است و آن اینکه همه روزی خواهیم مرد. نمی‌داینم چه زمانی این اتفاق خواهد افتاد اما بالاخره رخ خواهد داد.

    با دانستن اینکه زندگی ما تاریخ انقضاء دارد، باید هر روز بهترین استفاده را از توانایی های خود ببریم. منتظر فرشته الهام بخش بودن اشتباه محض است.

    هیچ زمان بی نقصی برای شروع وجود ندارد. امروز کامل‌ترین روز برای شروع یک زندگی سالم و دنبال کردن رویای کاری است. تضمینی برای فردا وجود ندارد.

    دنیا به کسانی پاداش می‌دهد که کارهای ناقص انجام می‌دهند نه آنهایی که منتظر کمال هستند.

  5. پر مشغله بودن را با کارآیی داشتن یکسان فرض می‌کنید.

    زمانی که در مسیر اهداف خود تلاش می‌کنیم، معمولا مدت زمانی که برای پروژه صرف می‌کنیم را با نتیجه مورد انتظار معادل می‌دانیم.

    اما رسیدن به نهایت سلامتی و ساختن یک کسب و کار موفق به کمیت و کفیت بستگی دارد. دستیابی به اهداف سلامتی و تجاری نیازمند زمان و کار زیاد است. اما از آن مهم‌تر نیازمند یک استراتژی مناسب به همراه اقدام آگاهانه است.

    کار کردن به تنهایی کافی نیست. شما باید معیار ها و سنجش‌هایی داشته باشید تا میزان پیشرفت شما را مشخص کنند. شما می‌توانید ۲ ساعت در روز در باشگاه ورزش کنید یا روزی ۱۰ ساعت روی اهداف تجاری خود کار کنید. اما اگر یک استراتژی صحیح برای رسیدن به اهداف نداشته باشید، در نهایت نا امید و کلافه خواهید شد.

منبع



https://www.entrepreneur.com/article/280838

نظرات

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *