۷ گام برای دستیابی به استقلال مالی.

زمانی که بچه بودم می‌خواستم وقتی به سن ۴۰ سالگی رسیدم فرد ثروتمندی باشم.

اما در ۲۰ سالگی به نظر می‌رسید که اینکار تقریبا غیر ممکن است. به این دلیل که در آن زمان من در یک فروشگاه خرده فروشی کار می‌کردم و ساعتی ۸ دلار درآمد داشتم که به طور خالص در سال ۱۰,۰۰۰ دلار می‌شد. یک روز که بیکار بودم یک برگه قبض را برداشته و با توجه به سن و پاداش‌هایی که در آن شرکت می‌گرفتم، حقوق خود را محاسبه ‌کردم:

۲۲ سالگی: دستیار مدیر با درآمد ۲۰,۰۰۰ دلار در سال.

۲۵ سالگی: مدیر فروشگاه با درآمد ۵۰,۰۰۰ دلار در سال.

۳۰ سالگی: مدیر منطقه‌ای با درآمد ۸۰,۰۰۰ دلار در سال.

۳۵ سالگی: معاون مدیر فروش با درآمد ۱۲۰,۰۰۰ دلار در سال.

۴۰ سالگی: مدیر عامل با میلیون‌ها دلار درآمد سالیانه.

من به این نتیجه رسیدم که این مسیر شغلی می‌تواند مرا به استقلال مالی برساند. اگر کارفرمای فعلی من توجهی به من نکند، شاید توجه یکی از مشتریان به من جلب شود، بنابراین هر زمانی که یک مشتری به فروشگاه ما می‌آمد من به استقبال او می‌رفتم: “سلام آقا، امروز ما در حراج هستیم، یکی بخرید، دو تا ببرید.” ۹ نفر از ۱۰ نفر می‌گفتند “من فقط می‌خواهم نگاه کنم.”

خوشبختانه خیلی زود متوجه شدم که حساب و کتابی که روی برگه قبض انجام داده بودم درست کار نمی‌کند. زمانی که قدم در راه استقلال مالی گذاشتم دیگر هرگز مجبور نبودم که دوباره به آن فروشگاه برگردم. استقلال مالی یعنی این توانایی را داشته باشیم که بقیه عمر را بدون نیاز به یک روز کار بیشتر زندگی کنیم.در اینجا به ۷ روش دستیابی به استقلال مالی اشاره می‌کنم:

1. برعکس دیگران کار کنید.

   جامعه پر است از شکست ها، بنابراین راه حل بسیار ساده است. شما عکس کاری را که دیگران انجام می‌دهند را انجام دهید. من به آن “معادله معکوس” می‌گویم. معنی که شما باید برعکس ۹۸ درصد مردم دنیا کار کنید. به جای اینکه مطابق رفتار بیشتر مردم عمل کنید، به این فکر کنید که از سمت مقابل وارد عمل شوید.

   برای مثال اگر شما عمویی دارید که شب های جمعه ۱۲ بطری آب جو می‌نوشد، شما باید شب های جمعه ۱۲ فصل از یک کتاب را بخوانید. می‌توانید تصور کنید اگر شما عادت‌هایی را که متضاد شکست هستند را در خود ایجاد کنید چه اتفاقی خواهد افتاد؟ همان مسیری که به شکست منجر می‌شود را طی نکنید یا کاری که شکست خورده ها انجام می‌دهند را انجام ندهید. با انجام دادن کاری بر خلاف کاری که افراد شکست خورده ا انجام می‌دهند، یک مسیر جدید برای زندگی کردن بسازید.

   دست از تقلید بردارید و شروع به کار کردن بکنید.

2. از احساسات خود استفاده کنید.

   احساسات کارهای شما را کنترل می‌کنند. به شما می‌گویند که چگونه عمل کنید. برای مثال، همه آدمهای دنیا احساس “خشم” دارند. شما با احساس خشم خود چه می‌کنید؟ اگر آنرا سرکوب کنید، به شما آسیب خواهد زد و باعث می‌شود کارهای ناخواسته‌ای انجام دهید. اما اگر به طور صحیح (ابراز عشق) از آن استفاده کنید، می‌توانید به اهداف شگفت‌آوری برسید.
   
   (خشم + عشق = علاقه و اشتیاق)

   اما علاقه به تنهایی کافی نیست. شما باید آن را با عمل همراه کنید تا به نتیجه برسید (علاقه و اشتیاق + عمل = نتیجه). حال بیایید همه اینها را در کنار یکدیگر قرار دهیم: اگر بدهکار شوید ممکن است آنقدر در این شرایط ناراحت شوید (خشم) که تصمیم بگیرید یک کار مفید برای پرداخت آن انجام دهید (عشق). در نتیجه کسب و کار خودتان را راه‌اندازی کرده (علاقه و اشتیاق) و شروع به بازاریابی می‌کنید (عمل). در نهایت پول به دست آورده و لذت خواهید برد (نتیجه).

   خشم + عشق = علاقه و اشتیاق
   
   علاقه و اشتیاق + عمل = نتیجه
   
   
   علاقه و اشتیاق + نتیجه = موفقیت!

3. با ثروت و دارایی آشنا شوید.

   اگر در رفاه زندگی نمی‌کنید، پس در فقر زندگی می‌کنید. اما این قضیه زمانی که با ثروت آشنا شوید تغییر خواهد کرد. چندین چیز وجود دارند که با انجام دادن آنها می‌توانید با ثروت و دارایی آشنا شوید: اشتراک مجلات لوکس را بخرید، به فروشگاه‌های مجلل بروید، با یک ماشین لوکس به صورت آزمایشی رانندگی کنید، در گوگل به دنبال بزرگترین قصر ها بگردید و غیره. به طور خلاصه، یاد بگیرید که آدم‌های پولدار چگونه فکر می‌کنند.

   استقلال مالی فقط زمانی به دست خواهد آمد که شما بدانید به دنبال چه چیزی هستید. شما باید تصمیم بگیرید که دقیقا به دنبال چه سبکی از زندگی هستید. با یک ذهنیت چند هزار تومانی نمی‌توانید حساب بانکی چند میلیاردی داشته باشید. برای به دست آوردن ثروت زیاد، باید اطرافتان را با آدم‌های ثروتمند و اشیاء مجلل پر کنید.

   زمانی که ذهن آماده باشد، پول خواهد آمد.

4. روی خودتان سرمایه‌ گذاری کنید.

   تفاوت بزرگی که بین مبتدی‌ها و حرفه‌ای‌ها وجود دارد در این است که مبتدی‌ها روی خودشان سرمایه‌گذاری نمی‌کنند. در حالیکه حرفه‌ای ها اینکار را انجام می‌دهند. اگر می‌‌خواهید حقوق شما افزایش زیادی داشته باشد، باید کتاب بخرید، به برنامه‌های صوتی گوش دهید و به سمینار‌های مختلف بروید. باید یک مربی استخدام کنید حتی اگر در حد چند تماس تلفنی باشد.

   بسیاری از مردم به من نامه می‌نویسند و می‌خواهند که چند نصیحت مالی به آنها بکنم. فقط مردم فقیر به رایگان دیگران را نصیحت می‌کنند. علاوه بر مقاله‌ای که اکنون در حال خواندن آن هستید این تنها نصیحتی است که می‌توانم به شما بکنم. در به دست آوردن استقلالی مالی، فقط دانشجویان جدی روی خودشان سرمایه‌گذاری می‌کنند و هر کاری که لازم باشد را انجام می‌دهند تا به مراحل بالاتر دست پیدا کنند. زمانی که روی خودتان سرمایه‌گذاری کنید دیگران نیز روی شما سرمایه‌گذاری خواهند کرد.

5. غرق کار شوید.

   ۱۰۰ سخنرانی اولی که داشتم “چگونه مانند یک رهبر بمس باشیم” نام داشتند. بمس مخفف این کلمات بودند: بی پروا، مسری (واگیر دار – منظور انتقال دادن احساس خود به دیگران است)، سر سخت. من غرق این کلمات بودم و هزاران نفر دیگر نیز عاشق آن بودند. اگر شما مانند کسی که الگوی شما است بمس باشید، تبدیل به یک فرد غیر قابل مهار خواهید شد.

   زمانی که در کارهای خود بی‌پروا باشید، نسبت به چیزی که هستید و کاری که می‌کنید اعتماد به نفس پیدا می‌کنید. به زودی دیگران این اعتماد به نفس شما را حس خواهند کرد چون شما یک روح مسری دارید. به محض اینکه نیروی لازم را به دست آورید مسیر بیشتری را طی خواهید کرد و به مرحله بعدی قدم خواهید گذاشت و چون سر سخت هستید هر چه در توان دارید را انجام خواهید داد. کسانی که بی پروا، مسری و سر سخت هستند از نظر مالی نیز به استقلال خواهند رسید.

   موفقیت به این بستگی دارد که چیزی شوید که واقعا هستید.

6. زمان با ارزش تر از پول است.

   از رمانی که دارید چه سودی می‌برید؟ بیشتر مردم به دلیل اینکه زمان را با پول مبادله می‌کنند از نظر مالی در مضیقه هستند. زمان محدود است اما پول نا محدود. هرگز نمی‌توانید زمان را به عقب برگردانید اما همیشه می‌توانید پول از دست رفته را دوباره به دست آورید. با این حال میلیون‌ها نفر هنوز هم کاری را انجام می‌دهند که آن را دوست ندارند. به این دلیل که می‌خواهند مخارج خانواده‌ای را تامین کنند که به سختی زمان پیدا می‌کنند تا آنها را ببینند.

   دلیل اینکه بیشتر مردم پول‌ حقوق‌شان تا سر ماه تمام می‌شود این است که وقت ندارند به کار دیگری بپردازند. تصور کنید که وقت داشتید تا کاری که دوست دارید را انجام دهید (و از طریق آن درآمد داشته باشید). اگر برای کارآفرین شدن به دنیا آمده بودید می‌توانستید به این هدف دست پیدا کنید.کارآفرینان موفق چون کنترل زمان را در اختیار دارند، زندگی خود را نیز می‌توانند کنترل کنند.

7. حساب هر دلار را داشته باشید.

   برای هر دلاری که خرج می‌کنید یک اسم انتخاب کنید. بسیاری از مردم مخارج خود را مکانیزه کرده و فراموش می‌کنند که چقدر خرج می‌کنند. این کار باعث می‌شود کنترل مسائل مالی را از دست بدهند. وقتی پول خود را مدیریت کنید، قادر خواهید بود درآمد خود را بیشتر کنید. اگر بدانید که ۱۰ دلار شما کجا می‌رود، مردم خواهند دید که شما ۱۰۰ دلار یه دست می‌آورید. ثروت به مسئولیت پذیری نیاز دارد.

   هر روز باید حساب بانکی خود را چک کنید و هزینه همه مخارج را اختصاص دهید. سپس باید بتوانید تشخیص دهید که چگونه می‌توانید چیزهای جدیدی به بازار ارائه دهید تا پول بیشتری به دست آورید. اگر چندین راه درآمد زایی دارید باید در یک سر رسید یا یک دفتر آمار آنها را بنویسید. اگر پول بیشتری می‌خواهید باید همه پول ها در جای درستی خرج شوند.

   امروز چه کار می‌کنید تا فردا به استقلال مالی برسید؟

منبع

http://www.entrepreneur.com/article/254886