موفقیت

میخواهید مشهور شوید؟ پس یک محصول شگفت انگیز تولید کنید.

0

میخواهید مشهور شوید؟ پس یک محصول شگفت انگیز تولید کنید.

همه ما اشتباه می‌کنیم، اما تعداد کمی از ما اشتباهاتی مرتکب می‌شویم که ۱۰۰ میلیون دلار ارزش داشته باشند. از همان نوع اشتباهاتی که نواح کوگان (Noah Kogan) موسس اپ سومو (AppSumo) ادعا می کند زمانی که از فیس بوک اخراج شد انجام داده است. از داستان کوگان درسهایی می‌توان یاد گرفت که برای تک تک ما مفید است. پس توجه کنید.

کوگان در سال ۲۰۰۵ به عنوان مدیر تولید به فیس بوک ملحق شد. تقریبا یک سال بعد از اینکه مارک زاکربرگ در یکی از اتاق‌های خوابگاه دانشگاه هاروارد این شبکه اجتماعی را تاسیس کرد. اما زمانی که تعداد کارکنان فیس بوک از ۳۰ نفر به ۱۵۰ نفر افزایش یافت، کوگان نتوانست خود را وفق دهد و مسائل بر او غلبه کرد و به نظر می‌رسید که ضرر او بیشتر از منفعتش است. پس او از فیس بوک رفت.

او در مقاله‌ای که در وبلاگش منتشر کرد می‌گوید: “من می خواستم بیشتر به من توجه شود، من خودم را مهمتر از فیس بوک تصور می‌کردم. برای اینکه توجه بیشتری جلب کنم قرار ملاقت‌ها را در دفتر کارم برگزار می‌کردم و مطالبی را در وبلاگ منتشر می‌کردم و بیشتر از چیزی که به شرکت اضافه می‌کردم، از آن استفاده کردم.”

همچنین اشاره می‌کند که : به این دلیل از فیس بوک اخراج شد که با تیم بازاریابی همکاری نداشته و در “برنامه ریزی یا مدیریت تولید خوب” نبوده است. مهارتهایی که شرکت برای رشد به آنها نیاز داشته و در شرح وظایف او نیز ذکر شده بودند.

حال درسهایی که از این داستان می‌گیریم. بعضی از آنها از کوگان است و بعضی از آنها از خودم. اما همه آنها خلاف دیدگاه عموم هستند. نه تنها مخالف هستند بلکه بعضی از افسانه هایی که به شدت در مورد آنها مبالغه شده‌ و مخصوصا در بین کارآفرینان به شکل خرد جمعی درآمده‌اند را به چالش می‌کشد.

یک محصول خوب درست کنید نه یک برند شخصی.

بر اساس گفته های کوگان، “بهترین راه مشهور شدن ساختن محصول خوب است. تمام. نه وبلاگ نویسی و ایجاد رابطه های زیاد و غیره.” بهتر از این نمی‌شد گفت. اگر شما روی ساختن یک محصول خوب تمرکز کنید که مشتریان عاشق آن شوند، باعث می‌شود ارزش شرکت شما بیشتر شود و این چیزی است که مهم است.

در کسب و کار ، تجارت مهم است نه شخص شما. و زمانی که شما اهمیت بیشتری پیدا کنید، همه چیز خراب خواهد شد.

نقطه ضعف هایی که در حرفه خود دارید را پیدا کرده و آنها را برطرف کنید.

یکی از چیزهایی که این روزها به شدت مد شده است این است که روی نقات قوت خود تمرکز کنید نه روی نقطه ضعف ها. روی نکات مثبت تمرکز کنید نه نکات منفی. اینها نه تنها کاملا مزخرف هستند، بلکه بدترین نصیحت هایی هستند که برای پیشرفت حرفه و کسب و کار به شما می‌شود.

کوگان می‌گوید: “اگر نقطه ضعف شما مانع کار شما می‌شود، یا آنها را برطرف کنید یا کار خود را تغییر دهید.” تنها راه پیشرفت در کار، زندگی شخصی و کسب و کار این است که مشکلات، نقاط ضعف و یا محدودیت‌هایی که مانع پیشرفت شما می‌شود را پیدا کرده و آنها را برطرف کنید. ما بدترین دشمن خودمان هستیم.

اخراج شدن می‌تواند بهترین چیزی باشد که برای شما اتفاق افتاده است.

این موضوع را از زبان استیو جابز در زمان سخنرانی جشن فارق‌التحصیلی در سال ۲۰۰۵ شنیدید، من هم در کتاب “رهبران واقعی تقلید نمی‌کنند” ابراز کردم و حالا کوگان هم به آن اشاره می‌کند: اخراج شدن می‌تواند بهترین اتفاقی باشد که تا کنون برای شما افتاده است، اما به شرط اینکه با چشم باز و حقیقت بین در آینه نگاه کنید و با واقعیت روبرو شوید.

استیو جابز در مورد اخراج شدن از اپل می‌گوید: “اخراج شدن داروی بسیار تلخی بود، اما به نظر بیمار به آن نیاز داشت. بعضی مواقع زندگی با آجر توی سر شما می‌زند.” واقعیت این است که ما اغلب خودمان را در قفس خود-تخریب کنی حبس می‌کنیم و باید اتفاق دردناک و زیانباری رخ دهد و آسیب های احساسی زیادی به ما بزند تا از آن خارج شویم.

قبول اشتباهات از تغییر رفتار بسیار راحت تر است.

کوگان می‌گوید اخراج شدن از فیس بوک درسی به ارزش ۱۰۰ میلیون دلار به او داد. با اینکه مطمئن هستم که درس بزرگی برای او بود، اما کمی در مورد آن زیاده روی می‌کند. در حقیقت قدمی به بزرگی دره گرند کنیون(Grand Canyon) بود. (دره‌ای در آریزونا که به طور متوسط ۱۰ مایل عرض و ۱ مایل عمق دارد و طول آن ۲۷۷ مایل است. این دره به وضوح از فضای بالای زمین دیده می‌شود).

شاید سهام او زمانی که فیس بوک در بورس عرضه شد همانقدر ارزش داشت، اما او فقط ۸ ماه در آنجا بود و در سال ۲۰۰۶ اخراج شد. ۶ سال قبل از عرضه عمومی اولیه سهام. به عبارت دیگر ۶ سال باید صبر می‌کرد تا سهام شرکت به او تعلق گرفته و بتواند از آن پول به دست آورد.

چیزی که برای من اهمیت دارد این است. یکی از چیزهایی که خود کوگان اظهار کرده است این است که او خودش را مهمتر از شرکت و محصولات شرکت می‌دانسته. شاید من اشتباه کنم، اما مطمئن نیستم او به آن خوبی که فکر می‌کند محدودیتی که وجود داشته را برطرف کرده باشد. منظور من این است که شاید او هنوز کارهایی برای انجام دادن دارد.

منبع



http://www.entrepreneur.com/article/253328

نظرات

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *