درآمد منفعل اوج حرفه کارآفرینان اینترنتی است. همه به دنبال آن هستند. تعداد کمی به آن رسیدهاند و تعداد خیلی کمتری هم به اندازهای از این راه درآمد دارند که بتوانند با آن زندگی کنند.
ایده “درآمد منفعل” (پولی که به صورت مداوم و با تلاش کم به دست میآید) مرا در شروع کارآفرینی مجذوب خود کرد. کارشناسان اینترنتی که “مسیر بی نقصی” برای رسیدن به درآمد منفعل ارائه میدادند را دنبال میکردم. متاسفانه دو سال به دنبال جام مقدس این درآمد بودم و هیچ توفیق نداشتم.
خیلی از کارآفرینان چیزی که در مورد درآمد منفعل به گوش من خورده بود را میشنوند. بسیاری از آنها بدون درک قدرت “درآمد فعال” (درآمدی که با تلاش زیاد و کار واقعی به دست میآید. به عبارت دیگر “مبادله زمان با پول”) به دنبال درآمد منفعل میروند. یک کارآفرین تازه کار باید به دنبال درآمد فعال باشد. بیایید دلیل آن را بررسی کنیم.
سریعترین راه پول درآوردن از طریق اینترنت
بیایید فرض کنیم دو کارآفرین تازه کار با توجه به تجربهای که در زمینه استخدام و آموزش نیروی کار دارند به دنبال راه اندازی یک کسب و کار جانبی هستند. اولین کارآفرین که آنا نام دارد با فروش خدمات استخدامی به کسب و کارهای محلی به دنبال درآمد فعال است. دومین کارآفرین که استیو نام دارد با ساختن یک “وب سایت بسیار خوب” که حاوی اطلاعات منحصر به فردی در مورد استخدام است به دنبال درآمد منفعل است. استیو امیدوار است که بازدید کنندگان روی لینک مقالات سایت او کلیک کنند و محصولاتی که او در سایت قرار داده است را ببینند و خریداری کنند. در مقابل او از فروش محصولات کمسیون دریافت میکند.
چه کسی زودتر به پول میرسد؟
بعد از سه ماه، آنا از استیو جلو میافتد. آنا سریعتر از استیو درآمد خود را افزایش میدهد. آنا در کوچه و بازار به دنبال مشتریان ایدهآل خود است و از مشکلات آنها آگاه شده و به دنبال راه حلهایی برای آنها است.
در طرف دیگر استیو باید صبر کند تا مشتریان بالقوه، سایت گمنام او را پیدا کنند. او در شبکههای اجتماعی سایت خود را تبلیغ میکند، اما بین سه تا شش ماه طول خواهد کشید تا گوگل سایت او را به رسمیت بشناسد. استیو نمیتواند مشتریان بالقوه خود را ملاقات کند، در نتیجه بازخوردی نیز از آنها نگرفته و نمیتواند تشخیص دهد که آیا در مسیر درستی پیش میرود یا خیر.
در اینجا به سه مزیت درآمد فعال نسبت به درآمد منفعل میپردازیم.
شروع آسان
مدت زمانی که طول میکشد تا آنا به درآمد برسد را در مقایسه با استیو در نظر بگیرید. بعد از سه هفته بازدید از کسب و کارهای محلی و ارسال چندین طرح پیشنهادی به سایت UpWork.com، آنا میتواند اولین مشتری خود را به دست آورده و با هزینه کردن درآمد آن به مشتریان بیشتری برسد. آنا با تعامل با مشتریان خود و شنیدن مشکلات آنها تجربه واقعی به دست میآورد. در حالی که آنا غوغا میکند، استیو در زیرزمین خود نشسته است و در حال حل مشکل منوی سایت است.
سازگاری آسان
درآمد فعال به راحتی میتواند بسته به بازخورد مشتریان، تغییرات بازار و نیازهای کسب و کار تغییر کرده و سازگاری پیدا کند. درآمد منفعل ممکن است به مسیری ختم شود که انتهای آن از بین رفتن سرمایه است.
با اینکه آنا ممکن است شکست بخورد، اما در “انجام کار” شکست میخورد. او سریع میتواند خود را احیا کرده و از شکست درس گرفته و با رویکرد جدیدی به دنبال مشتری جدید باشد. در طرف دیگر استیو باید صبر کند و ببیند آیا وب سایت او بعد از چندین هزار بار دیده شدن درآمد خواهد داشت یا نه. استیو به سرعت آنا نمیتواند یاد بگیرد. در حالی که آنا مشتریان جدیدی به دست میآورد، استیو باید صبر کند تا دادههای سایت را آنالیز کند.
تغییر اندازه آسان
درآمد فعال بر اساس یک محصول و یا خدمات به وجود آمده است. بعد از اینکه آنا تعدادی مشتری به دست آورد، میتواند روی بزرگ کردن کسب و کار خود با استفاده از روشهای متفاوت متمرکز شود. برای مثال، میتواند امکانات جدیدی به خدمات خود اضافه کند، کسب و کار خود را به صنایع مختلف گسترش دهد و یا همکاران دیگری استخدام کند. همچنین خدمات آنا به راحتی میتواند محصولات و یا دورههای آموزشی را شامل شود و در نتیجه درآمد منفعل ایجاد کنند. برای مثال آنا متوجه میشود که مشتریان او در تعریف متقضایان دلخواه مشکل دارند. بر اساس این نیاز مشتریان، آنا یک دوره آموزشی میسازد و آنرا در سایت خود میفروشد.
به کسب و کار استیو برمیگردیم، او امیدوار است سایت او به اندازه کافی ترافیک داشته باشد تا به فروش منجر شود، اما کارها به آهستگی پیش میروند و او درآمدی از کمسیون فروش محصولات نداشته است.
کارآفرینان تازهکار فقط بعد از راهاندازی یک کسب و کار درآمد زا باید به فکر درآمد منفعل باشند. آنا در نهایت موفق به ایجاد درآمد منفعل خواهد شد. اما تا زمانی که بازخوردی از بازار برای حل مشکلات مشتریان دریافت نکرده است این اتفاق نخواهد افتاد.
به عبارت دیگر، آنا در ابتدا به دنبال تایید درست بودن ایده تجاری خود است. این بهترین قدمی است که او میتواند در ابتدای کار بردارد. اگر حرف مرا باور ندارید از شخصی بپرسید که هات شات (HotShot) را راهاندازی کرد و در شارک تانک (Shark Tank) ظاهر شد. او در عرض شش سال ۳ میلیون دلار خرج کرد در حالی که هیچ فروشی نداشت.
آنا بعد از اینکه به دنبال درآمد فعال رفته و مشتریان و مشکلات آنها را شناخت، میداند که میتواند راهحل هایی ارائه دهد و چیزی بسازد که بعد از گذشت زمان با ارزش خواهد شد. در طرف دیگر استیو هنوز در زیرزمین خود با اعداد سر و کله میزند و منتظر است تا خریدی در سایت او انجام شود.
منبع
نظرات