بیشتر مردم وقتی شغل جدیدی را پیدا میکنند بسیار مشتاق هستند تا یا بگیرند و کار انجام دهند. بعد از چند سال، هیجان اولیه از بین میرود و کارهایی که در ابتدا بسیار هیجان انگیز بودند تبدیل به کارهای عادی میشوند که کمتر چالش برانگیز هستند.
وظیفه شما به عنوان مدیر این است که مطمئن شوید افرادی که با آنها کار میکنید انگیزه خود را از دست ندهند. شما قبل از آنکه خیلی دیر شود باید علائمی را که نشان دهنده کم شدن انگیزه آنها هستند را شناسایی کنید. در ادامه چهار علامت بحرانی را به شما معرفی میکنیم.
-
نداشتن تعامل.
وقتی شخصی نسبت به چیزی هیجان داشته باشد در مورد آن صحبت میکند. اگر توجه کرده باشید کارمندان جدید در جلساتی که برگزار میشود ایده های خود را مطرح کرده و روش های جدیدی برای انجام کارها ارائه میدهند. علاقه مند هستند تا تاثیر گذار باشند. اما زمانی که علاقه خود را از دست میدهند، دیگر تمایل ندارند تا در کارها مشارکت کنند. کم کم دیر سر کار حاضر میشوند و تعداد دفعاتی که به دلیل بیماری سر کار حاضر نمیشوند زیاد میشود. اگر متوجه این اتفاق شدید، یک جلسه خصوصی با او بگذارید و در مورد اهداف و کارهایی که به او انگیزه میدهد صحبت کنید.
-
نداشتن علاقه برای به روز بودن.
برای افرادی که به کارشان علاقه مند هستند مهم است که از آخرین خبرها، پیشرفت های صنعتی و اختراعات و تکنولوژیها مطلع شوند. آنها میخواهند بهتر شوند و دوست دارند یاد بگیرند. شما باید از رفتارها و عادتهای کارکنان خود با خبر باشید. آیا آنها آخرین مجلات را مطالعه میکنند؟ در کنفرانسها شرکت میکنند؟ آخرین تکنولوژیها را به کار میگیرند یا آنها را با دیگران به اشتراک میگذارند؟ آیا در مورد آخرین اختراعات صحبت میکنند؟ اگر جواب منفی است دلیل آن را پیدا کنید. آیا آنها طوری نشان میدهند که انگار از همه چیز مطلع هستند؟ آیا به همه منابع موجود دسترسی دارند؟ یا اینکه به طور کلی بی علاقه هستند؟ پیگیری این سوالها به شما کمک خواهد کرد تا راهحل را پیدا کنید.
-
نداشتن ابتکار عمل.
حواستان به کارکنانی که دیگر برای انجام کارها پیشقدم نمیشوند باشد. بی علاقگی آنها شاید ناشی از خستگی یا تحلیل رفتن قوای جسمی یا روحی باشد. یک راه حل میتواند این باشد که در کارهای روزمره او تغییر و تحول اساسی ایجاد کنید. یا شاید آنها به مرخصی نیاز داشته باشند. آیا در طول یکسال گذشته برای استراحت و شارژ شدن به مرخصی رفتهاند؟ شاید در انجام کارها به کمک نیاز داشته باشند.
بعضی از آدمها آنقدر در کارشان غرق میشوند که قبل از اینکه لب به اعتراض باز کنند از نظر جسمی و روحی تحلیل میروند. صحبت کردن کلید موفقیت شما و کارمندتان است. تحقیق کنید که آیا کاری که او انجام میدهد برای یک نفر سنگین یا پیچیده است یا نه.
-
بیان نکردن ایدهها و نظرات.
وقتی مردم نسبت چیزی علاقه داشته باشند، در مورد آن نظر میدهند. نمونه بارز آن مذهب و سیاست است.وقتی چیزی برای شخصی مهم نباشد، ساکت میماند و نظرات، ایدهها و مخالفتهای خود را بیان نمیکند.
اگر شک کردید که یکی از کارکنان شما دچار یکنواختی و بی علاقگی شده است، در جلساتی که حضور دارد به زبان بدن و تعامل او با خودتان و دیگر همکاران توجه کنید تا از میزان علاقه او با خبر شوید. آنهایی که فقط با دیگران همراهی میکنند و هیچ کاری انجام نمیدهند برای کسب و کار شما خطرناک هستند. به این دلیل که ممکن است آنقدر حواسشان جمع نباشد که بتوانند یک فاجعه قریب الوقوع را تشخیص دهند.
زمانی که قلب و روح شما درگیر کسب و کارتان شده باشد، بسیار مهم است که به دیگران اجازه ندهید باعث شکست آن شوند. اگر توانستید این علائم بی علاقگی را تشخیص دهید، آنها را در نطفه خفه کنید. از تکنیک های مختلف برای بازگرداندن علاقه آنها استفاده کنید. اگر باز هم موفق نشدید شاید وقت آن رسیده است که تغییراتی در شرکت ایجاد کنید و به دنبال یک شخص جایگزین باشید.
منبع
نظرات