مردم همیشه در مورد توانایی انجام چندین کار به طور همزمان صحبت میکنند و فکر میکنند یک استعداد است – اما من فکر میکنم که اینکار با موفقیت در تضاد است. وقتی همزمان چند کار انجام میدهید به این معنی است که توجه و تمرکز شما به چندین بخش تقسیم شده است. اگر در حال صحبت کردن با مشتری هستید و همزمان کارهای عادی روزمره را انجام میدهید و یا در حال خواندن مجله هستید، نمیتوانید به طور کامل به صحبت های مشتری توجه کنید و در جریان کامل مکالمه نخواهید بود.
مشتری شما شایستگی بهتر از اینها را دارد. شما اینطور فکر نمیکنید؟ همانطور زندگی شما نیز شایستگی بهتر از اینها را دارد. توانایی انجام یک کار در هر لحظه- توجه داشتن به یک کار در یک زمان – یکی از نکات مهم در دستیابی به بهرهوری واقعی است. بهروری واقعی این نیست که از لیست کارهایی که باید انجام دهید ۲۰ مورد را انجام ندهید اما در حال برنامه ریزی باشید تا ۱۵ مایل بدوید و به ۲۰ ایمیل پاسخ دهید. به طور حتم این نوع بهرهوری احساس خوبی به شما میدهد. اما این احساس رضایت واقعی خواهید داشت.
بهرهوری که من مد نظر دارم این است که شما به اهداف خود دست پیدا کرده و چیزهای مهمی که تاثیرات بلند مدت دارند را انجام دهید. یعنی پروژههای بزرگ را به اتمام برسانید نه اینکه میلیونها کار کوچک انجام دهید که هیچ نتیجه پایداری به دنبال ندارند. به عبارت دیگر بهرهوری باکیفیت داشته باشید نه بهرهوری با کمیت.
زمانی که یاد گرفتید تا توجه خود را به یک چیز معطوف کنید – به عبارت دیگر روی پروژههای مهم تمرکز کنید – به طور خودکار روی غلطک خواهید افتاد. به این دلیل که مهمترین چیز این است که یاد بگیرید چطور کارها را انجام دهید. همه چیزهای مزاحم مانند تماسهای تلفنی، سرویس دادن به دیگران و وقفه هایی که در کار بوجود میآیند را حذف کرده و فقط رو کار خود تمرکز خواهید کرد. شما قادر خواهید بود بنشینید و آنقدر روی یک کار تمرکز کنید تا آن را به سرانجام برسانید. زمانی که بتوانید به این صورت کار کنید، هر کاری را بخواهید میتوانید انجام دهید.
تلف کردن وقت روی کارهای خسته کننده و روزمره چالش بزرگی است که بسیاری از ما همه روزه با آن درگیر هستیم. هر روز صبح وقتی از خواب بیدار میشویم، اولین چیزی که به ذهن ما میآیند، باید پروژهها و کارهایی باشند که بیشترین سودآوری را داشته باشند. دلیل اینکه این کار برای بیشتر آدمها سخت است این است که معمولا چیزی که بیشترین سود را داشته باشد چیزی است که انجام آن از بقیه کارها سخت تر است و زمان بیشتری نیز برای انجام دادن آن نیاز است.
وقتی کارهایی از قبیل ارسال ایمیل، صحبت کردن با تلفن، تمیز کردن میز و سر زدن به دوستان و غیره انجام میدهید، به نظر خودتان کار زیادی انجام دادهاید، اما همانطور که در بالا نیز به آن اشاره کردم بین بهرهوری کیفی و بهرهوری کمی تفاوت زیادی وجود دارد. اگر زمان بگذاریم و عادتهای و کارهایی که در حال حاضر انجام میدهیم را بررسی کرده و مشخص کنیم که چه کاری بیشترین زمان و انرژی را از ما میگیرد، احتمالا تعجب خواهیم کرد که چقدر برای چیزهای غیر ضروری تلاش کرده و انرژی مصرف میکنیم.
با اینکه انجام چندین کار به طور همزمان ممکن است باعث شود شما احساس رضایت داشته باشید، اما روش مناسبی برای رسیدن به اهداف و موفقیت در کسب و کار نیست. تقربیا غیر ممکن است که همزمان روی ۱۰ چیز متفاوت تمرکز کنید و باز هم در حرفه خودتان مهارت کسب کرده و به بهترین فرد تبدیل شوید. با اولویت دادن به کارهای بزرگ و پروژههایی که ما را در رسیدن به اهداف کمک میکنند، ما عمیقا احساس رضایت خواهیم کرد و مانند کسی نخواهیم بود که فقط سر خود را با کارهای زیاد اما بی حاصل گرم کرده است.
منبع
نظرات