برای کارآفرینان نگاه کردن به آینه در انتهای روز میتواند کار رنج آوری باشد. از آن لحظه های سختی است که لبخند ناشی از شعار “تظاهر کن تا به دست آوری (این نظریه که اگر تظاهر به داشتن یا بودن چیزی بکنید آن چیز را به دست خواهید آورید یا به آن چیز تبدیل خواهید شد.)” را کنار میگذارند. اجازه میدهند تا اضطراب و نگرانی در وجودشان رسوخ کند و این سوال را میپرسند که دقیقا چه اندازه استرس، ناامیدی و سختی های زندگی را باید تحمل کنند تا به چیزی که میخواهند برسند یا سرمایه گذار بعدی را پیدا کنند.
یکی از لحظات سخت برای کارآفرینان زمانی است که با رازهای خودشان رودرو میشوند. شما نیز ممکن است این لحظه را تجربه کرده باشید. این ها رازهایی هستند که شما دوست ندارید کسی از آنها خبر داشته باشد. ممکن است در این لحظات احساس تنهایی کنید، اما به طور حتما تنها کسی نیستید که این لحظات را تجربه میکند.
دلیل آن این است که همه رازهایی برای خود دارند و کارآفرینان نیز از آن مستثنا نیستند. در حقیقت سه راز یخصوص است که در میان کارآفرینان مشترک است و مانع از آن میشود که آنها سریعتر به موفقیت دست پیدا کنند: سندرم متقلب، تثبیت خود انتقادی و حالت مقایسه. زمانی که فکری برای این ها نشود مانع از موفقیت میشوند اما اگر به آنها غلبه شود، نه تنها پتانسیل کارآفرینان را آزاد میکند بلکه به آنها کمک میکند تا به موفقیت برسند.
-
سندرم متقلب
این سندرم زمانی به وجود میآید که احساس بی کفایتی و عدم اعتماد به نفس به آنها دست میدهد و حتی زمانی که یک بررسی دقیق تر خلاف آن را نشان می دهد باز هم این احساس از بین نمیرود.
کارآفرینان معمولا یک ندای درونی دارند که میگوید “من به اینجا تعلق ندارم. من به اندازهای ارزش ندارم تا کسی مرا جدی بگیرد و به زودی همه پی خواهند برد که من یک متقلب و دغل باز هستم.” متاسفانه بسیاری از کارآفرینان موفق، با هوش و با استعداد باور دارند که یا به اندازه کافی خوب نیستند و یا در حد و اندازهای نیستند که در زمره “مبتکران و افراد تاثیر گذار” قرار بگیرند. در نهایت این کارآفرینان در غلبه به ترسهای خود بسیار ضعیف عمل میکنند.
علاوه بر آن، آنهایی که می ترسند دستشان رو شود ممکن است ریسکهایی را که میتوانند بیکفایتیهای آنها را آشکار کنند را رد کنند. یا به دلیل اینکه باور دارند که لیاقت نتایج متوسط، استعداد متوسط و فرصتهای متوسط را دارند دست به ریسک کمتری بزنند. این ترسها موفقیت آنها را از بین برده و اشتباهات زندگی واقعی و خطاهای غیر واقعی که آنها در ذهنشان ساختهاند را آشکار میکند.
زمانی که کارآفرینان احساس بی کفایتی و توهم “متقلب” خوانده شدن توسط دیگران را با ارزیابی صحیح و واقعی نسبت به تواناییها خود عوض کنند، اعتماد به نفس خود را به دست خواهند آورد. زمانی که کمتر در نقاط ضعف خود تمرکز کنند و تلاش بیشتری در استفاده از استعدادها و تواناییهای خود بکنند، ارزش های جدیدی بوجود خواهند آورد.
-
تثبیت خود انتقادی
تثبیت خود انتقادی زمانی رخ میدهد که کارآفرینان آنقدر در گذشته خود گیر کردهاند که نمیتوانند باور کنند که آینده خوبی خواهند داشت. کارآفرینان به این معروف هستند که به خاطر اشتباهات و شکست هایی که در شروع کار مرتکب میشوند، به خودشان سخت میگیرند. آنها اجازه میدهند تا لحظات بد و تاسف بارشان نیروی آنها را از بین ببرد یا از توان آنها برای اجرای موفقیت آمیز ایده بعدی کم کند.
این گیر کردن ها، در اینکه چه کسانی را استخدام کنند یا اخراج کنند، در اینکه چگونه و چه زمانی تصمیم بگیرند و برای چه رابطه و شراکتی اولویت بگذارند تاثیر منفی میگذارد. آنها خودشان را با اشتباهاتی که مرتکب شدهاند تعریف میکنند در حالی که باید دانشی را که از این قدمهای اشتباه به دست آوردهاند را ارزیابی کرده و مشخص کنند که چگونه از این اشتباهات درس گرفتند و از اشتباهات مشابه جلوگیری کردند.
شاید رها شدن از خشم و کینهای که نسبت به خودمان داریم سخت تر از بخشیدن تخلفات دیگران باشد. بله، کارآفرینان دقیقا این کار میکنند. نکته مورد نظر این نیست که مسئولیت پذیری را کنار بگذاریم، نکته این است که مسئولیت درسهایی که زندگی به ما میدهد را قبول کنیم. وقتی کارآفرینان متوجه میشوند که تجارت و زندگی مسیری طولانی و پر پیچ و خم دارند، راحت تر میتوانند از اشتباهات گذشته بگذرند و موثرتر و مناسب تر ایده بزرگ بعدی را به ثمر برسانند.
-
حالت مقایسه
حالت مقایسه یکی از بدترین شکل های خود آزاری کارآفرینان است. بسیاری از کارآفرینان آنقدر مشغول مقایسه خود با دیگر کسب و کار ها و کارآفرینان و زندگی در دنیای “باید داشته باشم” و “باید باشم” هستند که تمرکز خود برای موفقیت در کسب و کار خود را از دست میدهند. وقتی کارآفرینان خودشان را با دیگران مقایسه میکنند از مسیر اصلی خود منحرف میشوند و به مسیر دیگران کشیده میشوند. استعدادهای خود را کم اهمیت دانسته و در نهایت، تاثیر گذاری و قدرت خود را از دست میدهند.
زمانی که این اتفاق میافتد آنها به شدت بی برنامه شده و تمام فرصت های خود را میسوزانند. در مقابل، برای تمرکز داشتن ، بالا بردن بهرهوری و کارایی و نتیجه گرفتن لازم است در مسیر خود بمانید. زمانی که مدام در حال نگاه کردن به اطراف خود هستید، با تمام نیرو به جلو حرکت کردن سخت خواهد بود.
وقتی کارآفرینان تمایل داشته باشند رازهای خود را افشا کنند و روی آنها کار کنند، میتوانند به طور خارقالعادهایی در کسب و کار موفق شوند. در اغلب موارد، کارآفرینان میگویند برای به دست آوردن تجربه جدید هزینه زیادی باید پرداخت کرد. و این هزینه ممکن است منعکس کننده رازی باشد که آنها مخفی میکنند.
منبع
نظرات