نگرش

بقا در سختی.

0

بقا در سختی

گاهی اوقات به نظر می‌رسد همه چیز در حال خراب شدن هستند. کسب و کارتان را از دست داده‌اید، ماشین‌تان دیگر به درد نمی‌خورد و …

کارل اریکسون (Karl Erikson) گروهبان بازنشسته گروه ویژه معروف به کلاه سبزها به سهم خودش تراژدی‌ها و مصیبت‌هایی را پشت سر گذاشته است. اریکسون می‌گوید: “من لحظه‌های وحشتناک و به شدت افسرده کننده‌ای را دیده‌ام.” اما به جای افسرده شدن، او از این احساسات استفاده می‌کند تا خود را وادار به انجام کار کند.

به گفته اریکسون در میان نیرو‌های ویژه تفکری وجود دارد که به آنها کمک می‌کند با مشکلات بزرگ و کوچک شخصی کنار آمده و در زمان‌های سخت به حرکت ادامه دهند. او می‌گوید: “بسیار پیش می‌آمدکه در ماموریت‌های خارج از کشور برای یکی از همرزمان از طرف خانواده نامه ای می‌آمد و او دل تنگ شده و ناراحت می‌شد. در این لحظات یکی از بچه ها با دست به پشت او می‌زد و می‌گفت: هی ناراحت نباش، حداقل الان کسی در حال شلیک کردن به سمت تو نیست.”

ایده کاملا ساده است: حقایق هر چقدر هم بد باشند باید روی آنها تمرکز کرد. اوضاع همیشه می‌توانست بدتر باشد. برای این منظور اریکسون روی چیزهایی تمرکز می‌کند که واقعا برایش مهم هستند و برای اینکه در لحظات سخت و دیوانه کننده سلامت ذهنی خود را از دست ندهد سه سوال از خودش می‌پرسد:

  1. آیا سالم هستم؟

  2. آیا خانواده‌ام در سلامت هستند؟

  3. آیا کسی می‌خواهد به من شلیک کند؟

او می‌گوید هرگز به هر سه این سوال‌ها جواب مثبت نداده است و این به او آرامش درونی می‌دهد. اریکسون می‌گوید: “اگر در یک ماموریت خارج از کشور به خاطر خوردن غذای مسموم در حال مرگ بودم، حداقل خیالم راحت بود که همسر و فرزندانم در جای امنی هستند و من نیز الان در میدان نبرد نیستم. پس شرایط همیشه می‌تواند بدتر باشد.”

و اگر به طور محال او در شرایطی گیر کند که پاسخ هر سه سوال مثبت باشد چه کار می کند؟ پاسخ او این است: “آنوقت به خودم می‌گویم تنها کاری که می‌توانم انجام بدهم ادامه دادن است. شرایط یهتر خواهد شد.”

اریکسون می گوید برای بهتر کردن اوضاع باید فعال باشید و خودتان را مجبور به انجام کاری بکنید.

“اگر یک کامیون با سرعت به سمت شما بیاید، چه کار می‌کنید؟ از سر راه کنار می‌روید، درست است؟ به همین شکل اگر زندگی شما به سمت درستی حرکت نمی‌کند باید مسیر آن را تغییر دهید. دست به کار شده و کاری انجام دهید. منظورم این نیست که الکل خونتان را بالا ببرید. تعداد دوستانی که به دلیل زیاده روی در مصرف الکل از دست داده‌ام بیشتر از کسانی است که در میدان جنگ از دست داده‌ام. باید یک کار واقعی انجام دهید. کاری که تمام تمرکز شما را بگیرد. ذهن‌تان را مجبور کنید به چیز دیگری فکر کند و از سر راه کامیون کنار برود.”

“اگر نمی‌توانید از دست این احساس که به انتهای خط رسیده‌اید رها شوید و هیچ راهی برای بهبود شرایط وجود ندارد، به یکی از بیمارستان‌های معلولان جنگی بروید و آدم‌هایی که اعضای بدنشان را از دست داده‌اند را ببینید. اریکسون پاداش خوبی از زندگی نگرفت و همسرش از او جدا شد، اما هنوز از حرکت نیاستاده است. به من اعتماد کنید. این انتهای خط نیست. مهم نیست شرایط به نظر شما چقدر بد است، حداقل کسی در حال شلیک کردن به شما نیست.

اگر واقعا احساس نا امیدی می‌کنید، حتما به یک مشاور متخصص مراجعه کنید و از او کمک بگیرید.

منبع



https://www.entrepreneur.com/article/287864

نظرات

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *