عادت ها و رفتارهانگرش

کمتر حرف بزنیم و بیشتر عمل کنیم.

0

کمتر حرف بزنیم و بیشتر عمل کنیم.

حرف زدن در مورد کار خوب بسیار آسان‌تر از انجام آن است، لیکن اغلب آدم‌ها دست از حرف زدن و عمل نکردن بر نمی‌دارند. منظور من از “حرف زدن” هم کلماتی است که از دهان شما خارج می‌شود و هم کلماتی که شما می‌نویسید.

شاید کلمه کلیدی “باید” است. همه در مورد چیزی صحبت می‌کنند که باید انجام دهند. حتی در مورد کارهایی که دیگران باید انجام دهند بیشتر نیز صحبت می‌کنند. طنز قضیه اینجاست که هر چقدر در مورد کارهایی که باید انجام دهیم بیشتر حرف می‌زنیم، کمتر به آنها عمل می‌کنیم.

ما به وضوح حرف زدن را جایگزینی برای عمل کردن می‌دانیم. جایگزین مناسبی نیست. به هیچ وجه.

هیچ کس بحثی ندارد که به سلامتی و رژیم غذایی نسبت به گذشته بیشتر اهمیت می‌دهیم. اما هر چه بیشتر در مورد سلامتی صحبت می‌کنیم و هر چه پول بیشتری برای غذا و تناسب اندام هزینه می‌کنیم، بیشتر چاق و بیمار می‌شویم. بنا به گزارش مرکز کنترل بیماری ۴۱ درصد زن‌ها، ۳۵ درصد مردها و ۲۱ درصد افراد زیر بیست سال در آمریکا چاق هستند. این اعداد و ارقام بخصوص در مورد زنان و افراد زیر بیست سال در یک دهه گذشته افزایش یافته است. وقتی پای کمتر خوردن و بیشتر ورزش کردن در میان باشد – دو چیزی که باید برای سالم بودن انجام دهیم – در مورد آنها بیشتر حرف می‌زنیم تا اینکه به آنها عمل کنیم.

“حرف زدن آسان است” و شما باید “برای حرفی که می‌زنید پول خرج کرده و به آن عمل کنید.” اما ظاهرا ما حرف زدن را معادل پول خرج کردن می‌دانیم. فکر می‌کنیم به جای اینکه هزینه کرده و به حرف خود جامه عمل بپوشانیم می‌توانیم در مورد آن فقط حرف بزنیم. چه فکر بکری. مخصوصا کارهایی را که می‌دانیم حتما باید آنها را انجام دهیم، و انجام دادن آنها به نفع ما است، پشت گوش انداخته و تلاشی برای انجام آنها نمی‌کنیم.

یکی دیگر از مثال‌های این بیماری واگیر دار “کارآفرینی” است. همه در مورد آن حرف می‌زنند. ما مشخصا در قلب رونق کارآفرینی هستیم. درست است؟ نه اشتباه است. برای چندین ده است که ایجاد کسب و کار جدید در آمریکا به طور مداوم در حال کاهش است و به خصوص در بین جوانان بسیار مشهود است.

مشکل کجاست؟ مشکل اینجاست که همه ما فقط حرف می‌زنیم و عمل نمی‌کنیم.

در مورد مدیریت چطور؟ این هم مانند “کارآفرینی” یکی دیگر از بیماری‌های واگیر دار است. هر روز افراد بیشتری خودشان را “مدیر” می‌نامند. من اصلا نمی‌دانم معنی آن چیست؟ نه یک شغل است نه یک عنوان شغلی.

شاید نکته همینجا است. هر چه بیشتر در مورد آن فکر می‌کنم راحت تر می‌توانم یک حرف یا عنوان مبهم را جایگزین عمل کردن بکنم. هر چه مبهم تر و توهمی تر باش، راحت‌تر می‌توان تظاهر کرد که در حال انجام یک کار مهم هستید، در حالی که نیستید. و از نظر آنهایی که حقیقت را می‌دانند شما اصلا در حال انجام کاری نیستید.

آیا می‌دانید این روزها چقدر در مورد اینکه مدیران باید شفافیت داشته و درستکار باشند صحبت می‌کنیم؟ می‌توانم چند ده کتاب، وبلاگ و مقاله در این زمینه برای شما مثال بیاورم. با این حال هر چه آدم‌های بیشتری در مورد شفافیت و درستکاری حرف می‌زنند، در اعمال آنها شفافیت و درستکاری کمتری به چشم می‌خورد.

الیزابت هلمز (Elizabeth Holmes) مدیر ترانوس (Theranos) همیشه در مورد شفافیت بی نظیر شرکت خود صحبت می‌کرد. حتی زمانی که به سرمایه گذاران و جامعه پزشکی اجازه بررسی تکنولوژی ظاهرا موفقیت آمیز شرکت که هیچ وقت کار نکرد، نداد باز هم دست از حرف زدن در مورد شفافیت بر نداشت.

در همین حال، استاد دانشگاه هاروارد بیل جورج (Bill George) پشت سر هم در مورد “مدیریت درست” کتاب بیرون می‌دهد. در حالی که به سادگی به بسیاری از مفاهیم مدیریتی روز آسیب می‌رساند. از مسائلی همچون هوش عاطفی و ترغیب کارکنان گرفته تا فرهنگ سازمانی در شرکت‌های سلسله مراتبی و شراکتی.

چه شفافیت و درستکاری بی نظیری. باید از طنز ماجرا بهت زده شوید.

خلاصه کلام

اگر به چیزی علاقه دارید، آنرا انجام دهید. همین. حرف زدن و هدر دادن وقت، جای عمل کردن را نمی‌گیرند. اگر متوجه شدید که متوهم شده‌اید، چراغ قرمزی است که نشان می‌دهد شما مسئولیت اعمال خود را نمی‌پذیرید.

از عناوین دوری کنید. “کارآفرین” و “مدیر” شغل نیستند؛ فقط عناوین دهن پرکنی هستند که هیچ معنی خاصی ندارند. چیزی که مهم است کار شما و چیزی است که در حال انجام دادن هستید، نه اینکه چقدر خلاقانه می‌توانید کاری که انجام نمی‌دهید را برای دیگران توضیح دهید.

در مورد شفافیت و درستکاری حرفی به زبان نیاورید. به جای آن منظور واقعی خود را بگویید و به چیزی که می‌گویید عمل کنید. صادق و صریح باشید. خود وقعی‌تان باشید و معایب و هر چیزی که دارید را بپذیرید. این تمام شفافیت و درستکاری است که به آن نیاز دارید. بعلاوه اینکه وقتی آدم‌های باهوش این کلمات را می‌شنوند فورا شکاک می‌شوند.

کلمه “باید” را از فرهنگ لغات خود پاک کنید. حرف زدن از کاری که باید انجام دهید فقط در حد حرف باقی می‌ماند. حرف زدن در مورد کاری که دیگران باید انجام دهند نیز هدر دادن وقت است. شما فقط می‌توانید کارها و رفتار‌های خودتان را کنترل کنید. پس روی خودتان تمرکز کنید و بگذارید دیگران خودشان مشکلات‌شان را حل کنند.

مرد عمل باشید نه مرد سخن.

منبع



https://www.entrepreneur.com/article/277814

نظرات

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *