ترس

۵ ترسی که برای کارآفرین شدن به آنها غلبه کردم.

0

5 ترسی که برای کارآفرین شدن به آنها غلبه کردم.

آزادی عملی که کارآفرینی می‌تواند داشته باشد بسیار با ارزش است. اینکه قادر باشید برای خودتان زمانبندی کنید و بر اساس چیزهایی که ارائه می‌دهید درآمد داشته باشید بسیار جذاب است. در زندگی کارآفرینی لذت های زیادی وجود دارند اما زندگی مانند فیلم نیست و چالش‌ها و مبارزاتی وجود دارند که هر کارآفرینی با آنها روبرو خواهد شد. این چالش‌ها مخصوصا زمانی که می‌خواهید یک کسب و کار راه اندازی کنید بزرگتر هم می‌شوند.

ترس باعث شد که من در کسب و کاری که از آن متنفر بودم بمانم. چون درآمد خوبی داست و تقریبا تضمین شده بود. با اینکه مشتریان زیادی داشتم، اما احساس می‌کردم که روح من را خراش می‌دهد. رویای من این بود که یک کسب و کار با ثبات داشته باشم تا بتوانم در کنا آن به نوشتن، سخنرانی کردن و مشاوره دادن نیز بپردازم. من باید به این پنج ترس غلبه می‌کردم تا بتوانم رویای خود را به واقعیت تبدیل کنم.

اگر ترس را درک کنید چیز منفی‌ای نیست. راه‌اندازی یک کسب و کار خود به اندازه کافی سخت است. و زمانی که ترس هم داشته باشید غیر ممکن به نظر می‌رسد. در اینجا به ۵ ترسی اشاره می‌کنم که برای ساختن یک کسب و کار باید به آنها غلبه کنید.

  1. از دست دادن حقوق ثابت.

    زمانی که می‌دانید ماهانه به طور ثابت مقدار مشخصی درآمد دارید به شما حس امنیت می‌دهد. اگر یک سیستم وجود نداشته باشد، درآمدی که از یک کسب و کار به دست می‌آید ممکن است گاهی اوقات بالا و پایین شود. من از این ترس داشتم که درآمد ثابتی که از تجارت با مشتریان قدیمی به دست می‌آوردم را از دست بدهم. ایده کسب درآمد از اینترنت در وهله اول به من احساس امنیت نمیداد.

    زمانی که متوجه شدم چیزی به عنوان درآمد ثابت وجود ندارد، توانستم به این ترس غلبه کنم. امنیت شغلی چیزی است که در گذشته مطرح بوده است. همه روز می‌بینیم که این اتفاق رخ می‌دهد. اگر یک طرح و نقشه داشته باشید می‌توانید از کسب و کار خود درآمد بیشتر و قابل اطمینانی داشته باشید. باید برای تبلیغات و چگونگی کسب درآمد ماهیانه برنامه داشته باشید. سپس محتوای خود را حول محور تلیغات برنامه ریزی می‌کنید.

  2. با زمان آزاد زیادی که به دست می‌آورم چه کار کنم؟

    زمانی که این برای تحقق رویای خودم تلاش می‌کردم، از هر دقیقه زندگی به دقت استفاده می‌کردم. هر روز بعد از برگشتن از سر کار سه ساعت بدون وقفه در خانه کار می‌کردم. با اینکار توانستم در عرض یک سال کسب و کار اینترنتی خود را به سود دهی برسانم. هیچ زمانی را از دست نمی‌دادم و به همین دلیل توانستم یک کسب و کار جانبی راه اندازی کنم.

    وقتی به این فکر می‌کردم که تمام طول روز را آزاد خواهم بود، می‌ترسیدم. نگران بودم که بیشتر وقتم را تلویزیون تماشا کنم تا اینکه کار کنم. در دو ماه اول راه اندازی کسب و کار این ترس ادامه داشت. از داشتن زمان آزاد زیاد نترسید، از نداشتن برنامه برای آن بترسید. اگر یک برنامه ریزی واقع بینانه داشته باشید، حتی بیشتر از زمانی که شغل ثابت داشتید بهره‌وری خواهید داشت.

  3. خانواده و دوستان چه فکر خواهند کرد؟

    جامعه ما اینگونه یاد گرفته است که “رویای آمریکایی” را باور کند. این رویا به اینصورت است که شما مدرسه را تمام کرده و برای گرفتن مدرک به دانشگاه می‌روید. بعد از آن می‌توانید یک “شغل خوب” داشته باشید و یک خانه با حصارهای سفید بخرید. با این که رویای آمریکایی تغییر کرده است اما فرضیه کلی به قوت خود باقی است.

    بسیاری از افراد خانواده و دوستان، تمایل شما به کارآفرین شدن را درک نخواهند کرد. داستان رویای آمریکایی همچنان در ذهن آنها وجود دارد. همیشه این ترس وجود دارد که آنها چه خواهند گفت و چه واکنشی نشان خواهند داد. بفهمید که این زندگی شما است و باید آنگونه زندگی کنید که از نظر شما درست است. بپذیرید که بعضی از مردم این را درک نخواهند کرد و مهم نیست.

  4. شکست های گذشته.

    شکست هایی که در گذشته اتفاق افتاده‌اند نباید شما را از حرکت کردن باز دار و ترس چیزی نیست که به خاطر آن از کارآفرین شدن منصرف شوید. از هر شکستی به عنوان یک درس زندگی استفاده کنید تا اشتباه مشابه را تکرار نکنید. اگر در گذشته در راه‌اندازی و یا توسعه یک کسب و کار شکست خورده‌اید، گرد و غبار آن شکست را از خودتان تکانده و به سراغ برنامه ریزی برای شروع کسب و کار جدید بروید.

  5. باورهای محدود کننده.

    شک و تردید، ترس و گوش دادن به حرف مردمی که کارآفرینی را درک نمی‌کنند، به باورهایی تبدیل خواهند شد که شما را محدود می‌کنند. این باورها می‌توانند ترس شما را بیشتر کرده و شما را متقاعد کنند تا زندگی‌ای داشته باشید که آن را دوست ندارید.

    بعد از غلبه بر ترسم، کسب و کاری را که دوست نداشتم را فروختم. الان من می‌نویسم، سخنرانی می‌کنم و مشاوره می‌دهم. وقتی صبح از خواب بیدار می‌شوم، می‌دانم که زمان خود را صرف کاری خواهم کرد که آن را دوست دارم. من هنوز هم ترس دارم، اما ترس من از همان چیزهای سابق نیست و معنی آن را درک می‌کنم.

من نمی‌دانم ترس از چه چیزهایی شما را از رسیدن به موفقیت در کسب و کارتان باز می‌دارد. من فقط می‌دانم که زمانیکه در مورد آنها با خودتان صادق باشید و دلیل آن ترس ها را پیدا کنید، می‌توانید به آنها غلبه کنید. اجازه ندهید ترس، شما را از رسیدن به همه چیزهای خوبی که در کسب و کارتان می‌توانید به آنها برسید، باز دارد.

منبع



http://www.entrepreneur.com/article/254383

نظرات

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *